یه غضنفر میاد تهران یه دونه پرشیا صفر می بینه میزنه شیشه هاشو خورد می کنه صاحبش می گه چرا این کارو کردی؟ مگه مرض داری؟ غضنفر می گه اه مال تو بود؟ فکر کردم مال شوکته.
غضنفر رفته بود زیارت امام رضا. بعد از زیارت دستش را برای احترام روی سینه اش گذاشت و عقب عقب آمد بیرون. یه دفعه دید که خورده به یه چیزی. نیگاه کرد، دید که یه تابلو است و روش نوشته: تبریز 5 کیلومتر!
یه غضنفر تو آینه عکس خودشو می بینه بعد می گه: ا…این چه آشناست ! بعد از یه ساعت فکر کردن داد می زنه: فهمیدم… این همون کره خریه که امروز تو آرایشگاه یک ساعت زل زده بود به من!
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان هر چیزی و آدرس harchy.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.